برچسب : نویسنده : 7gbax بازدید : 19
سال جدید هم رسید. بچه ها رفتند مسافرت. امیر و مهکامه و احسان و وحید و جواد و محمود و شراره و دیگه نمیدونم کی، همه رفتند سمت سیستان. ما هم چون میزبان خونواده متین بودیمم نشد که باهاشون بریم. دلتنگ بچه ها هستم. انشاالله از سفر برسند و به دیدارشون برم.
شب نشینی خونه ما با طاهر و میترا...برچسب : نویسنده : 7gbax بازدید : 136
برچسب : نویسنده : 7gbax بازدید : 102
برچسب : نویسنده : 7gbax بازدید : 93
امشب وحید رو بعد مدتها دیدم. اولین بار بود که بعد از سفر صربستان می دیدمش. با امیر بنگاهی اومده بود. طاهر هم رفته مالزی. سرش سلامت.
شب نشینی خونه ما با طاهر و میترا...برچسب : نویسنده : 7gbax بازدید : 114
یکشنبه اول مرداد یه مهمونی مفصل خونه ما برپا بود. عارف و کیمیا از آمریکا اومده بودند و داداشم علی و سعیده به اتفاق رضا و الهام و محمود و شراره و وحید و جواد و حسین و احسان خونه ما بودند. احسان بخاطر مهمونی از تهران اومده بود. خیلی شب خوبی بود و جای بقیه دوستان هم خالی بود. فقط بدیش این بود که هیچ عکسی از اون شب نگرفتیم.
شب نشینی خونه ما با طاهر و میترا...برچسب : نویسنده : 7gbax بازدید : 104
برچسب : نویسنده : 7gbax بازدید : 115
امشب باید ماشین رو بیمه می کردم. یهویی وحید زنگ زد و باهاش رفتم بیرون. فکر کنم از معدود دفعاتی بود که بدون متین رفتم بیرون. توی شهر دور زدیم تا صاب بیمه بیاد. به یاد دوران مجردی که کلی پیاده کوچه ها و خیابونها رو گز می کردیم و حرف میزدیم. رفتیم شهر یخی و یه آب هویج بستنی مهمون وحید بودم. خیلی خوش گذشت. هوا هم خوب شده بود و حال میداد برای قدم زدن. واقعا دلم تنگ شد برای اون موقع ها.
شب نشینی خونه ما با طاهر و میترا...برچسب : نویسنده : 7gbax بازدید : 118
روز شنبه 22 مهر که گذشت، یه دوره آموزشی توی تهران بود که رفته بودیم خونه پریسا دوست متین. از وحید خبردار شده بودم که مجید اومده ایران. شماره اش از توی گوشیم پاک شده بود. شمارشو از وحید گرفتم و بهش زنگیدم. خیلی اتفاقی فهمیدم خونشون کوچه پایین خونه پریسا ایناست. شب باهاش قرار گذاشتم و رفتم دیدنش. آخر همون هفته هم به اتفاق اوا رفت آلمان. تنش سلامت.
شب نشینی خونه ما با طاهر و میترا...برچسب : نویسنده : 7gbax بازدید : 102
برچسب : نویسنده : 7gbax بازدید : 98